اخلاق نقد

1- اهميت جايگاه

 بــــدون ترديد ، يكي از مهم ترين نشانه هاي شكــــوفايي علم و انديشــه در يك جامعه و همچنين يكي از علائم رشد و بالندگي و پويايي يك ملت ، رونق گـــرفتن مبحث علمي ، تضارب آراء و تبادل افكار است .

جامعه مورد پسنـد اسلام و قرآن جامعــه اي  است كه در آن علم و عالمان ارزش ومنزلتي بي بديل داشته باشندوانديشمندان و مبتكـران ومخترعان و قهرمانان فكري و فرهنگي آن ارج و ارزشي بسيار والاتراز قهرمانان و پهلوانان جسمي آن داشته باشند .

مي توان گفت : يكــي از مهم ترين قيود آزادي قيود اخلاقي است .

2-  معنا شناسي نقد

درباره معناي نقد و انتقاد ديدگاه هاي مختلفي وجود دارد .

برخي از نويسندگان بر اين باورند كه نقد و انتقاد ، صرفاً ، به معناي بيان خوبي ها و محسنات است و در آن نبايد از زشتي ها و نادرستي ها امر مورد انتقاد سخني به ميان آورد .

نويسنده ديگري ، چنين مي نويسد : نقاد راستين بايد به خوبيها ونه نارسايي ها بپردازد و زيبايي هاي يك نويسنده را كشف كند و چيز هايي را كه ديدن را سزاوارند ، به جهان عرضه دارد .

در مقابل ، برخي ديگر بر اين باورند كه نقد و انتقاد، صرفا ً، يا دست كم معناي رايج و شايع آن ، به معناي  عيب جويي و خرده گيري  است و شخص نقاد هيچ التزامي ندارد كه به بيان خوبي ها و نكات مثبت يك نوشته يا انديشه ، هر چند كه نكات مثبت آن بسيار زياد هم باشد ، اشاره اي داشته باشد.

 اما به نظر مي رسد ، نقد و انتقاد به معناي «ارزيابي منصفانه يك چيز »  است .

3- ضرورت نقد

بدون ترديد، آزادي نقد ، به شـرط رعايت آداب اخلاقــي آن ، در يك جامعــه هيـچ ضــرري را در پي نخواهد داشت.

 زيرا از دو حالت خارج نيست : يا نقــد وارد است كه بايد ممنــون منتقــد و ناقـد بـود و از او تشكر كرد كه عيب كار يا نادرستـي انديشــه مارا گـوشـزد كـرده است و يا نقـد وارد نيست كه پاســخ داده مـي شود و سوء تفاهم  ايجاد شده بر طرف مي گردد .

به تعبيربرخي ازنويسندگان،انتقادشونده نبايدازانتقادناراحت شود.زيرا

«هرگاه انتقاد صحيح باشد،تحصيل علمي كرده واگرغلط باشددرموقع جواب، به انتقادكننده درسي آموخته است ودرهردوصورت به فيض وسعادت نائل گرديده .»

امام صادق (ع) در حديث بسيار مشهوري مي فرمايد :« بهترين دوستان درنزد من كساني اندكه عيوب ونواقص من را به من هديه دهند. »  

امام علي (ع) :« كسي كه عيب تورا به تو بنماياند، تورا خيرخواهي كرده است.»

اصولاً بايد دانست كه نقد وانتقاد از نابسامانيها وكج انديشيها، يكي از وظايف ديني مردم است. نقد انديشه هاي نادرست در حقيقت از مصاديق امربه معروف ونهي ازمنكر در حوزه معرفتي است.

4- شرايط اخلاقي نقد

4-1  فهم سخن وتبحر در موضوع

اگر در نقد ،به ويژه نقدهاي علمي، ناقد در پي بيان درستيها ونادرستيهاي يك انديشه است، طبيعتاً نخستين شرط اين كار آن است كه آن سخن را به درستي فهميده باشد.

نقد كردن بدون فهميدن ورد كردن بدون درك كردن ، نشانه گستاخي جاهلانه وحق ناشناسي نقاد است.

4-2كنار نهادن حب وبغض

يكي ازمهم ترين مسائلي كه رعايت آن شرط اصلي فهم سخن گوينده يا نويسنده، وهمچنين شرط اصلي درك حقيقت يك گفتار يارفتار است، كنار نهادن حب وبغض ها  است.

 

كسي كه به قصد مچ گيري ، به نقد يك انديشه يا رفتارمي پردازد،قطعاً از درك حقيقت آن عاجز خواهد بود.

4- 3 پرهيز از نقد متقابل

يكي ديگراز آفتهاي اخلاقي بزرگ در عرصه نقد ونقادي اين است كه بسياري از نويسندگان در پاسخ نقدهاي يك ناقد، بدون آنكه به پاسخ گويي نقدها بپردازند، به بررسي آثار ناقدومطالعه سرگذشت وتاريخچه ناقد پرداخته ومي كوشند تا به گونه اي از لابلاي انديشه ها واعمال خودش بي عمليها ونادرستيهايي را استخراج كنند وآنها را به رخ ناقد بكشند.

به هرحال، عمل نكردن ناقد به سخنان خودش دليل بي اعتباري ونادرستي نقد او نمي شود.

4-4 نقد انگيخته به جاي انگيزه

يكي ديگر از بزرگ ترين آفتهاي اخلاقي در عرصه نقد ، خلط انگیزه وانگيخته است.

كسي كه مورد نقد قرار مي گيرد به جاي پرداختن به پاسخ نقدهاي ناقد، به كالبد شكافي نيت وانگيزه او اقدام مي كند.

درواقع به جاي بررسي محتواي سخن ناقد، وبررسي ادله او، به اكتشاف انگيزه هاي نهاني وپشت پرده ناقد پرداخته وبا آلوده كردن فضاي نقد ، خود را ازپاسخ گويي به آن بي نيازمي بينند.

4-5 تفكيك انديشه ورفتار از فرد

لازم است فرد ناقد ونيز كسي كه مورد انتقاد قرار مي گيرد نقد را ازساحت نقد انديشه وكردار به نقدصاحب انديشه وكردار نكشاند، يعني هرگز نبايد نقد اورا به معناي درافتادن باشخص صاحب انديشه يا رفتار تلقي كرد وبعبارت ديگر مي تواند بگويد:

من اين انديشه را قبول ندارم نه اينكه بگويد از اين شخص بيزارم.

۶- لزوم بردباري ونقدپذيري

انسانها در مقابل نيكي وبدي ديگران چهاردسته اند:
گاه خوبي هارا با خوبي ها وبدي ها رانيز بابدي كردن پاسخ مي گويند و عده اي متأسفانه خوبي ها رانيز با بدي پاسخ مي دهند؛
دسته سوم كساني هستندكه بي تفاوت اند؛

 اما آن دسته از مردم كه شيوه اي انتخاب كردند در قلمرو سيره اولياي الهي وروشي را كه قرآن توصيه نموده يعني بدي ها را نيز با خوبي ها پاسخ مي دهند.

قرآن مي فرمايد: ولا تستوي الحسنه ولا السيئه اِدفَع بالّتي هي احسن.
۷- پرهيز ازبرچسب زدن

۸- آغاز كردن از خود

اخلاق پژوهشی

1-اهمیت و جایگاه
 
دراهمیت پژوهش همين بس كه
اولاً هدف اصلي نظامهاي آموزشي در جوامع پرورش پژوهشگر است.
وثانياَ معيارهاي ارزيابي موفقیت نظام های آموزشی، وجود پژوهش گران   آنها مي باشد.
وثالثاً كارهاي پژوهشي ازجمله كارهاي ماندگار وباقي ماندني است.
 البته نبايد اين نكته را فراموش نمود كه بشر ضربه هاي سهمگيني نيز ازتحقيقات برخي ازدانشمندان وپژوهشگران خورده است.

2-فضائل اخلاقي درپژوهش

2-1- تصحیح انگیزه و نیت
تحقيقات مازماني حقيقتاً معنادارومفيدبه حال خودمان وجامعه خواهدبود كه باانگيزه الهي ونيت درست صورت گيرند.

افزون براين انگيزه الهي داشتن وپشت گرم بودن به عنايات والطاف الهي، تأثير فراواني درانجام پژوهشهاي بزرگ خواهدداشت.

2-2- توجه به نقش پیش فرض های ارزشی

يكي ازمهم ترين مسائل درتحقيق وپژوهش مسأله تأثيرپيش فرضها،فرهنگ، جامعه، ارزشهاوامثال آن درتحقيق است.

تحقيق علمي صرف وفارغ ازهرگونه پيش فرض وپيش زمينه اي اگرچه ذاتاً محال نيست؛اما به اعتقادبسياري ازدانشمندان ، وقوعاًمحال است.
پيش فرضهاي ارزشي وديني، هم در انتخاب موضوع پژوهش مؤثرند، هم در استنتاجات پژوهشي وهم در تفسيروتبيين يافته هاي پژوهشي.

2-3- آشنایی با پیشینۀ پژوهش
هرچندپژوهشهاي جديدونوآوريها، محصول انديشه وتحقيق يك وفرد ياگروه هستند؛اما درحقيقت اگرنيك بنگريم خواهيم ديدكه نتيجه  ومحصول زحمات وپژوهشهاي پيشينيان  مي باشند.پژوهشگران درهر دوره اي با بهره گيري ازيافته ها وپژوهشهاي پيشينيان ،مي كوشند تاكاروان دانش راچندقدمي جلوتر برده وافقهاي تازه تر ونوتري را برروي بشريت بگشايند.

بنابراين درهر تحقيقي ،اگربخواهيم دست به نوآوري بزنيم وافقهاي تازه تري را ببينيم،بايد باپژوهشهاي پيشينيان ،درآن موضوع ،آشنا شويم.والا به احتمال بسيارزياد،پس ازسالهاتحقيق دوباره به همان نقطه اي خواهيم رسيد كه ممكن است سالها وبلكه قرنها پيش،ديگران رسيده بودند.

2-4- گزینش مسئله
هراندازه که بر دامنۀ مطالعات خود بیفزاییم به همان میزان نیزبردقت هاي علمی ما در انتخاب مسئله افزوده خواهد شد.

مسئله ما باید به گونه ای باشد که مشکلی از مشکلات علمی یا عملی جامعه رابرطرف سازد. در عین حال، لازم است که مورد علاقۀ پژوهش گر نیز باشد، تا بتواند در برابر مشکلات و موانع احتمالی مقاومت کند.

2-5- شهامت در پژوهش
بسياري ازافراد تازمانيكه اقدام به پژوهش نكرده وصرفاًدرمرحله طرح وبرنامه هستند،تصوردرستي ازپژوهش خودندارند.
ازطرفي امكانات وتوانمنديهاي خودراكوچك وناچيز تلقي مي كنندوازطرف ديگر، مشكلات وموانع احتمالي كوچك رابزرگ جلوه مي دهند وبه همين دليل يا اقدام به انجام كارنمي كننديابااحتياط بيش ازاندازه شروع به كارمي كنند.
امام علی(ع)، در این باره می فرماید:
اذا هبِتَ امراً فَقَع فیه، فِانَّ شده توقیه اعظمُ مِمّا تَخافُ منه ؛
هنگامي كه از چيزي مي ترسي خود را در آن بيفكن؛زيرا گاهي ترسيدن از چيزي، از خود آن سخت تر است.              نهج البلاغه/حكمت175
بنابراين اگرباهمان امكانات اندك،اماباعزمي راسخ وتوكل به خدا شروع كنيم وتصميم بگيريم برمشكلات وموانع فائق آييم، موفق خواهيم شد.

2-6- امانت داری


اِنَّ اللهِ یأمُرُکم ان تُوَدُّوالاماناتِ الی اهلِها(نساء(4):58)؛

خداوندبه شما فرمان مي دهدكه امانت ها را به صاحبانشان بدهيد.

امنت داري درپژوهش وتأليف، ركن ركين حيات علمي وتحقيقي يك جامعه راتشكيل مي دهد.

هرنويسنده اي اخلاقاً موظف است كه منبع هرمطلبي راكه ازهركسي نقل مي كند،حتي اگر نقل به معنا باشد،دقيقاًذكركند.

والّذین هم لآماناتِهِم و عَهدهِم راعُون(مومنون(23):8)
[مومنان رستگار کسانی اند که] امانت ها و عهد خود را رعایت می کنند.
    

2-7- حقیقت جویی در پژوهش

آنچه مهم است ووظيفه اخلاقي يك پژوهشگربه حساب مي آيد،
«حقيقت طلبي» و«حقيقت جويي» درپژوهش است.

پژوهش گربايد همه همّ وغم خودرا كشف حقيقت بداندوهرگزازمشكلاتي كه ممكن است ديگران براي او پيش آورند، نهراسند.

2-8- نشاط در تحقیق

يكي ازمسائل مهم درامر تحقيق، نشاط وشادابي محقق دركارخود است.

يك محقق توانا وموفق كسي است كه باشوق وذوق ونشاط درپي حل مسئله خود باشدوهرگز خستگي وكسالت به خود راه ندهد.

نشاط درتحقيق ، يعني زندگي وبلكه عشق بازي با مسئله موردنظر.

عدم توجه محقق به تواناييها ،امكانات ومحدوديت هاي خود ممكن است پس ازمدتي به يأس ونااميدي واحساس سرخوردگي دركاربيانجامد.

2-9-پژوهش گروهی

بدون ترديد ،كارهاي گروهي وجمعي، نسبت به كارهاي فردي، ازهرجهت بهتر ومفيدترند.

اتقان واستحكام پژوهشهاي گروهي قابل مقايسه با پژوهش فردي نيست.

همكاري وهمياري چند پژوهش گر وارسته ومتعهد وبانشاط هم نورانيت بيشتري خواهد داشت وهم افقهاي دقيق تر ووسيع تري را بر روي انسان مي گشايد.

پژوهش فردي هرچند درجاي خود،مفيد وارزنده است؛ اما بايد دانست كه اتقان واستحكام پژوهش گروهي به مراتب بيشتر ازپژوهش فردي است.

3-آسیب شناسی اخلاقی پژوهش
3-1- شهرت زدگي

يكي ازآفات بزرگ پژوهشها وتحقيقات علمي، «شهرت زدگي» است.

يك پژوهشگرومحقق واقعي بايد بكوشدتادر تحقيقات خود،دردام بزرگ وبسيارخطرناك شهرت زدگي گرفتار نيايد.

«مشهوربودن» يك رأي وعقيده ، هرگزبه معناي «درست بودن» آن نيست و «اكثريت» هرگز مساوي با «حقانيت» نبوده ونيست.

   3-2- شتاب زدگی

يكي ديگر ازآفات بزرگ ومخرب پژوهش، «شتاب زدگي» است.

كمترين آفت شتاب زدگي اين است كه مانع درك درست موضوع مي شود.

صبروبردباري، ركن ركين پژوهش است. يك پژوهش گر آنگاه مي تواند به موفقيت دست يابدكه بردباري راپيشه خودسازد.

هرگزنبايدتوقع داشت كه به هرقيمتي،درمدت زمان معيني پژوهش رابه پايان برسانيم. كمترين هنروخدمت چنين پژوهشگرصبور وبردباري به جامعه علمي اين است كه، افزون برارائه پژوهشهاي بنيادين، راه هاي نادرست رانيزبه ديگران نشان داده است.

3-3- دخالت دادن خواسته های شخصی

يك پژوهشگرمنصف كسي است كه اصل «بي طرفي» رادرتحقيق موردتوجه قرار دهد.

يك تحقيق معتبر،تحقيقي است كه بي طرفانه وبدون حب وبغض هاي پيشين صورت گيرد.

يك محقق راستين ،كسي است كه خودرا تابع حاصل تحقيق بداندونه حاصل تحقيق راتابع خودش.

3-4- انتحال

يكي ديگرازآفات بزرگ اخلاقي پژوهش وتأليف، «سرقت ادبي»يا«انتحال» است.

«انتحال» به معناي «خودرابه مذهبي بستن،خودرابه مذهبي يا قبيله اي منسوب ساختن،خويشتن رابه كسي باز خواندن» مي باشد.

سرقت ادبي يكي از گناهان كبيره درعالم تحقيق ونويسندگي به حساب مي آيد.

اخلاق دانشجویی

۱- اهميت وضرورت

قرآن کریم صراحتاً، تعلیم را یکی از اهداف اساسی برانگیختن پیامبر اکرم (ص) دانسته و می فرماید:

هُوَالَّذی بَعَثَ فی الاُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنهُم یَتلُوا عَلَیهِم آیاتِهِ وَ یُزَکّیهِم وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَةَ؛(جمعه(62):2)

ضرورت تحصیل علم از دیدگاه اسلام ضرورتی مطلق است. یعنی
نه قید افرادی دارد، نه قید زمانی ، نه قید مکانی و نه هیچ قید و محدودیت دیگری.
با این همه ، روشن است که تحصیل علم مطلوبیت ذاتی ندارد. یعنی به صرف عالم شدن و تحصیل علم، سعادت حقیقی انسان تامین نمی شود. چه فراوان بوده و هستند عالمان واندیشمندانی که علم خود را در جهت توسعة فساد و تامین خواسته های شیطانی خود و دیگران به کار گرفته و می گیرند.

2- دانش اندوزی و پارسايي


در آیاتی از قرآن کریم تصریح شده است که جز پارسایان متذکر نمی شوند:
وَ ما یَتَذَکَّرُ الا مِّن یُنیبُ(غافر (40):13)

و خداوند به تقوا پیشگان معیار شناخت حق از باطل را عطا می کند:

ان تَتَّقُوا اللهَ یَجعَل لَکُم فُرقاناً.(انفال(8):29)

توضیح آن که ، انسان مجموعه ای از نیروهای متضاد و متزاحم دارد و هر نیرویی، بی توجه به نیروهای دیگر، در اندیشة ارضای خویش است.اگر انسان به يكي از اين قوا ، گرايش بيشتري نشان دهدودرارضاي خواسته هاي آن بيشتربكوشد،درگرداب سركشي آن قوه وسركوبي قواي ديگر فرومي غلتد وانسانيتش كه برپايه اين مجموعه ها شكل مي گيرد ، پايمال مي شود .

پس راهي جز ارضاي مساوي وعادلانه همه نيروهاي نفساني وجودندارد.       
انسان واقعي كسي است كه درارضاي معقول خواسته هاي همه قواي دروني اش بكوشد.   

3- موانع دست یابی به علم حقیقي

3-1- پیروی از حدس و گمان
يكي ازلغزشگاههاي فهم وانديشه درست آن است كه انسان به جاي پيروي ازيقين ، به گمان وحدس بسنده كند.
قرآن می فرماید:
قُل هَل عِندَکُم مِن عِلمٍ فَتُخرِ جُوهُ لَنا ان تَتَّبِعُونَ اِلا الّظَّنَّ وَ اِن اَنتُم اِلا تَّخرُصُونَ. (انعام(6):148) بگو:آيانزدشما دانشي هست كه آن را براي ماآشكار كنيد؟ شماجزازگمان پيروي نمي كنيدوجزدروغ نمي گوييد.



3-2- تقلید کورکورانه
متأسفانه، بسياري از مردمان، افزون بر مسائل فرعی و جزئی زندگی، مانند نوع پوشش و وضعیت ظاهری خود، در اندیشه و نوع نگاه به مسائل کلی و حیاتی نیز از دیگران تقلید می کنند. در واقع ریشۀ تقلید در مسائل جزئی و فرعی ، و منشا اصلی مد پرستی و مدگرایی، خود باختگی فکری و تقلید در اندیشه و مسائل کلی است.
قرآن کریم، در برابر کسانی که پیروی کورکورانه از نیاکان را مبنای عمل خود قرار داده اند، می فرماید:

وَ اِذا قيلَ لَهُمُ اتَّبِعُو ما اَنزَلَ اللهُ قالُوا بَل نَتَّبِعُ ما اَلفَینا عَلَیهِ آباءَنا اَوکانَ آباوُهُم لا یَعقِلُونَ شَیئاً وَ لا یَهتَدُونَ(بقره(2):170):
وچون به آنان گفته شود:ازآنچه خدا نازل كرده است پيروي كنيد. مي گويند:نه ، بلكه ازچيزي كه پدران خودرابرآن يافته ايم،پيروي مي كنيم. آياهرچندپدرانشان چيزي رادرك نمي كرده وبه راه صواب نمي رفته اند،(بازهم درخور پيروي هستند؟)

3-3- شتاب زدگي

انسان گاه درداوريهاي علمي وعقلاني خودشتاب مي كند؛ وبه صرف فراهم آمدن اطلاعاتي اندك درباره يك موضوع، به نتيجه گيري مي پردازد. اين گونه اظهارنظرهاي شتاب زده،يكي ديگرازلغزشگاههاي اخلاقي انديشه است.
قرآن کریم در تقبیح شتاب زدگی می فرماید:
وَ یَدعُ الاِنسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالخَیرِوَکانَ الاِنسانُ عَجُولاً(اسراء(17):11)؛
و انسان (بر اثر شتابزدگی)، بدی ها را طلب می کند آن گونه که نیکی ها را می طلبد؛ و انسان، همیشه عجول بوده است.
امام علی(ع)، در این باره می فرماید:
از شتاب زدگی بپرهیز؛ زیرا شتاب زدگی درکارها موجب می شود که انسان به هدف نرسدو کارش مورد ستایش نباشد.

3-4- تمایلات نفسانی

حب و بغضها و جهت گیری های تعصب آمیز، مسیر تعلیم و تعقل و تفکر را منحرف کرده و انسان را از کشف حقیقت و درک درستی یا نادرستی امور باز می دارد.

امام علي (ع) مي فرمايد: هركس عاشق چيزي مي شود، ديدگانش را كورگردانده وقلبش رارنجور، پس باچشم بيمار مي نگردوباگوشي كه ازشنيدن حقيقت ناشنوا است ، مي شنود.خواهشهاي نفساني پرده هاي عقلش رادريده ودوستي دنيا دلش راميرانده است.

4- آداب اخلاقی آموختن

4-1- انگیزه الهی (اخلاص)
پیامبر اکرم، در حدیث بسیار مشهور و معتبری می فرماید:
من اَخلَصَ لله اربعینَ صَباحاً جَرَت یناییعُ الحکمۀِ من قلبِهِ علی لسانِهِ؛

هر کس خود را چهل روز برای خدا خالص کند، چشمه های حکمت از قلب او بر زبانش جاری خواهد شد. (جايگاه نيت)

ماهيت هرعملي باتوجه به نيتي كه فرددرانجام آن داشته است،مشخص مي شود.

به تعبيرديگر دراخلاق اسلامي ،صرف حسن فعلي يعني خوب بودت كار،براي ارزش گذاري اخلاقي يك كار كافي نيست بلكه حسن فاعلي يعني نيت خوب داشتن در انجام آن ، نيزبايدبه آن ضميمه شود.

كار اخلاقي وارزشمندازديدگاه اسلام كاري است كه صرفاً براي رضايت خداوند انجام گرفته باشد.

البته رضايت الهي مراتب ودرجات متفاوت ومختلفي دارد.

برخي ازافرادبه نيت بهره مندي ازنعمت هاي الهي ودخول دربهشت كارهاي خودراانجام مي دهند.

انگيزه برخي ديگرازافراددرانجام كارهاي خودرهايي ازعذاب الهي وترس ازجهنم است.

ودسته سومي نيزدرانجام كارهايشان،صرفاًرضايت وخشنودي خداوند رادرنظر مي گيرندونه هيچ چيزديگر.

4-2- انتخاب استاد شایسته
امام باقر(ع) درپاسخ به اين سؤال كه منظوراز“طعام“دراين آيه كه ميفرمايد:
‌‍
«فَلينظُرِالانسانُ إلي طَعامهِ»چيست؟فرمود:«عِلمُهُ الذي يأخذه عمّن يأخذه». يعني ،منظوراز«طعام» دراين آيه ،«علم»است .انسان بايدمواظب باشدكه علمش راازچه كسي مي گيرد.

اما استاد شایسته کیست و چه شرایطی دارد؟ پیامبر اکرم(ص) در حدیثی یک معلم و استاد شایسته را کسی می داند که شاگردان خود را:
از تکبر به تواضع دعوت می کند.
از حیله گری و چاپلوسی به خلوص و خیر خواهی فرا می خواند.
از جهل به علم می کشاند.

4-3- رعایت اولویتها
مهم ترین وظیفۀ دانشجویان تحصیل علوم نافع به حال جامعه است. علومی که در جهت ارتقای همه جانبۀ جامعۀ اسلامی باشد.
امام علی (ع) در این باره می فرماید:
العلمُ اکثرُ مِن اَن یُحاطَ به، فَخُذُوا من کلِّ علمٍ اَحسَنَهُ؛ دانش ها بیشتر از آنند که تو بتوانی همۀ آنها را بیاموزی و بر آنها احاطه یابی؛ پس باید گلچین کرده و از هر دانشی بهترین های آن را انتخاب کنی.

پیامبر اکرم، وارد مسجد شدند و مشاهده کردند که گروهی از مردم، در اطراف شخصی حلقه زده اند. پرسیدند:«این شخص کیست؟» مردم گفتند:«شخصی بسیار دانشمند و علامه است». پیامبر اکرم از علم او پرسید . مردم گفتند:«اَعلَمُ الناسِ بِأَنسابِ العربِ و وَقائِعِها و اَیّامِ الجاهلیۀِ و الاشعارِ العربیۀِ؛داناترین مردم نسبت به انساب عرب و وقایع و ایام جاهلیت و اشعار عربی است». پیامبر فرمودند: ذلک علمٌ لا یَضُرُ من جَهِلَه، و لا یَنفَعُ من عَلِمه؛این دانشی است که اگر کسی آن را نداند ضرر نکرده است و کسی که آن را می داند، سودی نمی برد».

4-4- خوب گوش دادن

یک مستمع خوب کسی است که :
اولاً، در سخنان گوینده دقت لازم را داشته باشد و ، به تعبیر دیگر، برای «ادراک» آمادگی کافی را داشته باشد،
ثانياً، بردبار و شکیبا بوده و احساس خستگی نکند؛
و ثالثاً، بتواند میان نکات اصلی گفتار گوینده و شاخ و برگ های آن تفکیک نماید. به عنوان مثال، مناقشه در مثال نکند و لُبّ سخن را مورد توجه قرار دهد.

4-5- پرسش و پرسش گری
البته باید دانست که ارزش پرسش و پرسش گری ارزشی ذاتی نیست؛ یعنی، این گونه نیست که پرسش گری در هر شرایطی مطلوبیت داشته باشد؛ بلکه در صورتی دارای ارزش اخلاقی است که به منظور کشف حقیقت و فهم واقعیتی باشد. و الا اگر به منظور اظهار فضل و مچ گیری و امثال آن باشد، کاری بسیار زشت و ناپسند است. امام علی(ع) در پاسخ پرسشگری که به منظور اظهار فضل یا مچ گیری سوال کرد، فرمود:
 سَل تَفَقُّهاً و لا تَسأَل تَعنُّتاً فاِنَّ الجاهلَ المُتعلِّمَ شبیهٌ بالعالِمِ و اِنَّ العالِمَ المُتَعسِّف شبیهٌ بالجاهلِ المُتَعَنِّت
براي دانستن بپرس نه براي آزاردادن كه نادان آموزنده هماننددانا است وداناي برون ازراه انصاف،همانندنادان پرچون وچرا است.

ازجمله موضوعاتي كه بايد موردتوجه قرارگيرد پرسش وپرسش گري درمباحث علمي است واين نيازمندنكاتي است كه به شرح زير آمده است:

الف- چه چيزي بپرسيم

ب- ازچه كسي بپرسيم

ج- چگونه بپرسيم

د- باچه انگيزه اي بپرسيم

ه - چه زمان ودركجا بپرسيم

و- شخص پاسخ دهنده نبايد به هرسؤالي پاسخ دهدچراكه چنين فردي ازنگاه امام صادق(ع) ديوانه محسوب مي شود.

ز- فردپاسخ دهنده نبايد اظهارنظرهايش بدون اطلاعات كافي باشد.

ح- اصل پرسش گري يك ضرورت است وآنان كه اهل پرسشگري نيستنداز نگاه امام صادق (ع) هلاك مي شوند.

4-6- ضبط و نگارش مطالب
شايسته است كه دانشجويان مطالب نووجديدي راكه درهردرسي مي آموزند، يادداشت نمايند. البته،شيوه نگارش وشيوه گزيده نويسي ياخلاصه برداري، نيازمندفراگيري آموزش هاي خاصي است كه درجاي خودبايد دنبال شود.
امام صادق (ع) ، در این باره می فرماید:
دانش را بنگارید، چرا که شما بدون نگارش نمی توانید آن را حفظ کنید.
کتابهای خود را نگهداری کنید؛ چرا که در آینده به آنها نیاز خواهید داشت.

4-7- تواضع در برابر استاد

درروايات بسياري بزرگداشت عالمان وانديشمندان موردتأكيد قرارگرفته است.

احترام به عالمان نشانه بهره مندي ازعقل وحرمت عالمان همانند وهمسنگ حرمت

شهيدان وصديقان معرفي شده است.

اما چرااسلام براي معلم واستاد اين همه ارزش واحترام قائل شده است؟

به نظرمي رسديكي ازعلل آن ،اهميت وارزشمندي خود«علم»است.

يكي ديگرازاهداف آن اينست كه اين كارموجب رشدوپيشرفت علم،ودرنتيجه پيشرفت جامعه اسلامي خواهدشد.

5-خود شناسی

برخي ازعلوم ودانشها ازواجبات عيني بوده وبرهرفردي لازم است كه پيش ازهردانش ديگري به آموختن آنها بپردازد.يكي ازآن دانشها، «خودشناسي» است.

خودشناسي مقدم برهمه دانشها ومعرفت هاي ديگر است.