رفتار شایسته با بیمار

بر پزشکان لازم است که از پی آمدهای مستقیم اخلاق و رفتار خود با بیماران آگاه باشند. اخلاق نیک و رفتار شایسته آنها، امید، آرامش و اطمینان خاطر به بیمار می بخشد و به او کمک می کند تا هر چه زودتر بهبودی خود را به دست آورد. در مقابل، رفتار نامناسب آنها آثار ناگواری بر روح و جسم بیمار بر جا می گذارد. برای مثال، فرق گذاشتن میان بیماران، احساس سرخوردگی، ناامنی، نگرانی و ترس را در وجود آنها شکل می دهد. ازاین رو، بسیار تأکید می شود که پزشکان بکوشند با همه بیماران اعم از آشنا و غریب، ثروتمند و فقیر و مسلمان و غیر مسلمان، یکسان رفتار کنند.

استادان و مربیان درس اخلاق در دانشگاه ها نیز باید با استفاده از آیه ها، روایت ها، بیان گفتار و کردار بزرگان و یادآوری روش طبیبان و حکیمان برجسته دوره های گذشته و نیز با در اختیار گذاشتن تجربه های ارزشمند خود، در این باره، دانشجویان پزشکی را از مقام و منزلت بیماران آگاه سازند. همچنین ثواب و سعادت نشستن بر بالین بیمار و رسیدگی خالصانه به روح وجسم بیماران را برای آنها تبیین کنند تا از همان نخستین روزهای ادای وظیفه پزشکی خود، رفتار درست و انسانی پزشک با بیمار به طور اصولی شکل بگیرد.

روایت های بسیاری درباره توجه ویژه خداوند به بیماران و سفارش به عیادت کردن از بیماران و برشماری ثواب رسیدگی به آنها، از پیشوایان دینی ما نقل شده است. از جمله این حدیث نبوی است:

در روز قیامت، خداوند متعال بعضی از بندگان را توبیخ و سرزنش می کند

و می فرماید: «بنده من! وقتی بیمار شدم، چرا به عبادت من نیامدی؟» بنده عرض می کند: پروردگارا! تو منزه از آنی که بیمار شوی. خداوند در جواب می فرماید: «برادر مسلمان تو بیمار شد، چرا او را عیادت نکردی؟ به عزت و جلالم سوگند، اگر به عیادت او می رفتی، مرا نزد او می یافتی و نیازهای تو را برآورده می کردم».

از این حدیث درمی یابیم، احترام فرد بیمار تا آن جاست که خداوند، بیماری او را به خود نسبت می دهد و می گوید: من بیمار بودم و به عیادت من نیامدی. در حدیث دیگری درباره ارزشمندی مقام بیمار آمده است: «دعای بیماران در حق عیادت کنندگان، مستجاب است».

پیام متن:

1. رفتار شایسته پزشک با بیمار، آثار مثبت و رفتار ناشایست پزشک با بیمار، آثار منفی بر جسم و روح او می گذارد.

2. با بیمار باید محترمانه رفتار کرد؛ زیرا خداوند، حفظ حرمت بیمار را همانند حفظ حرمت خود می داند.

تخصص در پزشکی

در حدیثی از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله نقل است:

هر جامعه به سه گروه محتاج است: فقیه دانشمند پرهیزکار؛ پادشاهی نیکوکار؛ پزشکی متخصص و مورد اعتماد.

حضرت علی علیه السلام در مورد اهمیت تخصص می فرماید: «ارزش هر کس، به مقدار دانایی و تخصص اوست».

پزشک کارآزموده و کاردان می تواند بیماری مراجعه کنندگان را به نیکی تشخیص بدهد و از شیوه درمان آنها نیز آگاه باشد. در غیر این صورت، پی آمدهایی چون به خطر افتادن سلامتی و جان بیمار، اتلاف وقت و بازماندن فرد بیمار از کار و زندگی، پرداخت هزینه های سنگین و مصرف داروهای بی اثر، در انتظار بیمار است.

متأسفانه آمار این دسته از پزشکان، در جامعه ما قابل توجه است و ای بسا همه ما کم و بیش چنین پزشکانی را تجربه کرده ایم. بارها پیش آمده است برای درمان یک بیماری به ظاهر ساده به چندین پزشک مراجعه می کنیم، ولی آنها حتی از تشخیص نوع بیماری عاجز می مانند. بر این اساس، بی بهره بودن پزشک از تخصص لازم، برای جامعه بشری زیان بار است و او را به افراد جامعه، مدیون و بدهکار می سازد.

پیام متن:

1. شرط اصلی طبابت، داشتن تخصص است.

2. بی بهره بودن پزشک از تخصص گاهی موجب به خطر افتادن سلامتی و جان بیمار می شود و ضررهای مادی برای بیمار به همراه دارد.

رازداری در پزشکی

حضرت علی علیه السلام در حدیثی فرمود: «آنچه نمی دانی مگو و همه آنچه را می دانی نیز بر زبان میاور».

رازداری یکی از فضیلت های ستوده اخلاقی است که همگان می توانند با اراده قوی، پشتکار فراوان، این خصلت باارزش را در خود تقویت کنند.

این ویژگی بسیار مهم، در حرفه پزشکی اهمیت فراوانی دارد و از وظایف پزشکان نیز به شمار می آید. محمدبن زکریای رازی، پزشک و روان شناس حاذق و مردم دوست ایرانی، هزار سال پیش به پزشکان و خدمت گزاران این صنف توصیه می کرد:

سزاوار است پزشک، با بیمار خود، رفیق و نگه دار اسرار وی باشد؛ زیرا رفتار دوستانه طبیب، مایه آرامش و راحتی روان بیمار می شود.

دیگر بزرگان جامعه پزشکی نیز از زمان های قدیم تا حال، همواره بر این نکته باور و تأکید داشتند که پزشک باید رازنگه دار باشد تا آبرو و شخصیت بیماران حفظ شود. بر همین اساس، پزشکان در همه زمان ها باید سوگند یاد کنند که به این مهم، متعهد و پای بند می مانند. برای مثال، در سوگندنامه بقراط آمده است:

آنچه را در حین انجام دادن وظیفه و حتی خارج از آن، درباره زندگی مردم خواهم دید یا خواهم شنید، به هیچ کس نخواهم گفت؛ زیرا این گونه مطالب را باید به گنجینه اسرار سپرد.

در سوگندنامه مونتیله، برگرفته از سوگندنامه بقراط، این عبارت آمده است:

چشمان من، اسرار خانه هایی را که در آنها وارد می شوم، نخواهند دید و زبان من، اسراری را که به من بسپارند، فاش نخواهد کرد.

و اکنون نیز در سوگندنامه دانشکده های پزشکی چنین می خوانیم:

به خداوند تبارک و تعالی و قرآن کریم سوگند یاد می کنم و شرف و وجدان خویش را گواه می گیرم که راز بیماران را هیچ گاه فاش نسازم.

پیام متن:

پزشک باید رازدار باشد تا اسرار شخصی، آبرو و شخصیت مراجعه کنندگان به او، محفوظ بماند

تقوای پزشک

امام علی علیه السلام می فرماید: «هر کس پزشکی پیشه کند، باید خداترس باشد و به دیگران پند بدهد» و ترس از خدا، همان تقوای الهی است که در رفتار انسان های خودساخته جاری است.

از آن جا که پزشک به اقتضای شغل خود، گاه بر جان و مال و ناموس مردم مسلط می شود، ضرورت دارد فردی پرهیزکار و درست کار باشد تا به مدد تقوای الهی، قدرتی روحی و معنوی به دست آورد و بتواند نفس اماره و احساسات سرکش خود را مطیع سازد. نیرویی که به او معنویت و مصونیت اخلاقی و روانی بدهد تا اگر در شرایط وسوسه انگیزی قرار گرفت، پاک بماند و در محدوده وسیع شغل خود، تنها به تکلیف والای خویش؛ یعنی شفابخشی و درمان بیماران بیندیشد.

بقراط، شرایطی را برای پزشک ضروری دانسته است که در حقیقت، همه آنها برخاسته از ایمان و اعتقادی راستین به خداست. از نظر وی: «پزشک باید فروتن، معتقد، باایمان، پاک دامن و با حوصله باشد و وظایف خود را با خوشحالی و دل گرمی انجام دهد».

پیام متن:

پزشک که گاه بر جان و مال و ناموس مردم مسلط می شود، برای مصون ماندن از لغزش های احتمالی، باید خویشتن را به تقوای الهی آراسته کند

علم اخلاق در حرفه پزشکی

علم اخلاق در حرفه پزشکی، اهمیت و نقش اساسی دارد. این علم که بایدها و نبایدهای اخلاق پزشک را به او گوشزد می کند و شیوه رفتار با بیماران و همکاران را به او می آموزد، از مهم ترین بخش های علم و تعهد پزشکی به شمار می رود. حقیقت آن است که در گذشته، طبیبان افزون برداشتن درجات بالای علمی، از مقام و منزلتی روحانی و اخلاقی نیز بهره مند بودند. آنها در حفظ مبانی و ارزش های اخلاقی بسیار می کوشیدند. همچنین آنان هم از جهت علمی و هم از نظر عملی، الگویی شایسته برای مردم به شمار می رفتند و مانند پیشوایان دینی همواره مردم را به نیکی، راستی، پاکی و نجابت، راهنمایی می کردند.

نوشته ها و گفته های ارزشمند پزشکان فاضلی چون بقراط، جالینوس، رازی، ابن سینا و دیگران که دانشمندان برجسته زمان خود بودند، این ادعا و مرتبه علمی و اخلاقی آنان را به روشنی آشکار می سازد. به عقیده آنان، پزشک باید روحی پاک داشته و از اخلاق ناپسند به دور باشد، تا حقایق علم پزشکی در دل او جای گیر شود و باور داشتند که طهارت نفس و پاکی روح، فقط با علم اخلاق حاصل می شود.

بر همین اساس، نخست، علم اخلاق را به شاگردان خود می آموختند و تا آنها را از نظر اخلاقی نمی آزمودند، آنان را برای آموختن علم پزشکی، به شاگردی نمی پذیرفتند. بدین ترتیب، با سخت گیری در گزینش شاگردان پزشکی، از ورود نااهلان به این حرفه مقدس جلوگیری می کردند تا حیات انسان ها به مخاطره نیفتد.

بدیهی است اگر علم با اخلاق و تهذیب نفس همراه نباشد، ممکن است برای جامعه زیان بار باشد. چنان که دیده شده است، علم بدون اخلاق، گاه از پزشک صاحب مقام و منزلت، فردی ستم کار می سازد که با قاچاقچیان اعضای بدن افراد، هم داستان می شود یا از علم خود برای شکنجه مبارزان سیاسی و اسیران جنگی استفاده می کند و بازیچه جریان های سیاسی می شود.

پیام متن:

1. بایسته است علم پزشکی به علم اخلاق نیز آراسته شود.

2. متعهد نبودن پزشک به موازین اخلاق، او را به سوء استفاده از علم پزشکی وامی دارد و سبب می شود که علم او در خدمت هوا و هوس و آسیب رساندن به انسان های بی گناه از جمله قاچاق اعضای بدن به کار گرفته شود.

منبع:http://hawzah.net/fa/magart.

اخلاق پزشکی

 

اخلاق پزشکی دانشی میان رشته ای است که موضوع آن مسائل و مباحث اخلاقی در حوزه ی علوم پزشکی است.

این مسائل و مباحث در شاخه های مختلف علوم پزشکی به عنوان حرفه، پژوهشهای پزشکی و سیاستگذاری نظام سلامت مطرح هستند .

محتوای این مباحث از رشته های گوناگون دانش و معرفت بشری به اخلاق پزشکی وارد شده و در شکل گیری این حوزه از دانش دخیل بوده اند. در این میان، فلسفه اخلاق، حقوق، الهیات، فقه، ادبیات، جامعه شناسی، روان شناسی، اقتصاد و تاریخ تاثیر و نقش بیشتریداشته اند.

برخی مسائل و پرسشها در حوزه اخلاق پزشکی سابقه ای دیرینه دارند و در متون کهن پزشکی نیز مورد توجه و بحث قرار گرفته اند مثل سقط جنین و رابطه پزشک و بیمار. برخی دیگر به دنبال پزشکی مدرن پدید آمده اند و از توانایی ها و امکانات بی سابقه ای که دانش و فناوری پزشکی نوین پیش روی بشر قرار داده ناشی می شوند مثل پیوند اعضاء و استفاده از سلولهای بنیادی در معالجه و درمان .

از جمله مباحث اخلاق پزشکی می توان مسائل اخلاقی در بیماران پایان حیات ، اخلاق در پژوهشهای پزشکی، وظایف و مسئولیتهای پزشک، حقوق و نقش بیمار در تصمیم گیریهای پزشکی، فایده رساندن و زیان وارد نکردن، مباحث حقوقی و اخلاقی در پیوند اعضاء، عدالت در توزیع منابع، رضایت آگاهانه، اتانازی، سلامت و بیماری، مفهوم شخص ، شاٌن و کرامت انسانی، شاٌن اخلاقی(Moral status)، مسائل اخلاقی در باروری و ناباروری، کمیته های اخلاق در پژوهش، مرگ مغزی و شاخص های آن، شبیه سازی انسان، اهلیت (Competence) و راه های تعیین آن، رهیافت مبتنی بر اصول، رهیافت مبتنی بر موارد الگو (Casuistry)، رهیافت مبتنی بر نتایج (Consequentialism)، رهیافت مبتنی بر روایت(Narrativism) رهیافت مبتنی بر مراقبت، پژوهش روی حیوانات، رهیافت وظیفه گرا، اخلاق در سیاستگذاری و تخصیص منابع محدود را نام برد.

منبع:http://elm.sbmu.ac.ir/section23/category52/content43.html