شب قدر فرصتی ارزشمند برای خود سازی و توجه بیشتر به اخلاق و معنویت

حمران می گوید: از امام باقر (ع) در باره سخن خداوند «ما آن را در شبى مبارک فرو فرستادیم» سؤال کردم،

فرمود: آرى، آن شب قدر است، و آن در هر سال در دهه آخر ماه رمضان است، و قرآن جز در شب قدر نازل نشده است. خداوند فرموده است:

 «در آن شب هر امر استوارى تقسیم مى‏شود.»

فرمود: در شب قدر هر چیزى که تا سال دیگر تحقق مى‏یابد، از خیر یا شرّ یا اطاعت یا معصیت یا ولادت یا مرگ و یا رزق و روزى، همه مقدّر مى‏شود.

پس هر چه در این شب مقدّر شود و حکم بر آن رود حتمى خواهد بود، و البته خواست خدا نیز در آن دخالت خواهد داشت.

تغيير نسبت ارزش‌هاي اخلاقي

در اخلاق مهدوي، بسياري از ارزش‌ها جابجا مي‌شود؛ برخي به بالاي فهرست و برخي به پايين آن مي‌آيند و ارزش‌هاي مثبت و منفي متقابل نيز تغييراتي پيدا مي‌کنند؛ براي مثال حب مقام و رياست به عنوان يک ارزش منفي اخلاقي در مقابل ترک رياست و مقام نيست، بلکه در مقابل جهاد سياسي با رعايت قواعد بازي و تقواي سياسي است؛ زيرا ترک رياست براي کسي که مي‌تواند گوشه‌اي از امور دنيا را اصلاح کند و مانع ستم و فساد شود، خود ارزش منفي اخلاقي است که در پليدي چيزي کم‌ از حب رياست ندارد؛ زيرا کناره‌گيري او، فرصت سازي براي کسي است که با حب مقام به صحنه مي‌آيد و فساد مي‌کند.

همين طور در نظام اخلاق مهدوي، کسي که در گوشة محقري زندگي مي‌کند و امکاناتي براي انفاق در راه خدا ندارد، اگر چه اين فقر و زهد ارزش‌هاي والايي است، اما به پاية تلاش اقتصادي، دست‌يابي به ثروت بر اساس تقوا و گسترش خيرات نمي‌رسد.

در نظام اخلاقي مهدوي، احکام شرعي نظير وجوب حفظ جاه و آبرو توجيه شده و برخي از رفتارها و ارزش‌هاي اخلاقي ملامتية (سجادي، 1379: ص236) و قلندريه (سجادي، همان: ص234) به روشني نقض مي‌گردد.

بخش ديگري از رفتارهاي اخلاقي مثبت که در اخلاق مهدوي، بسيار کم ارزش و در شرايطي ضد ارزش تلقي مي‌شود، فعاليت‌هاي خيرخواهانه‌اي است که به نظام سلطه‌گري در حيات دنيا آسيبي نمي‌رساند و تنها به تخلية هيجانات عاطفي و ارضاي حس اخلاقي شهروندان کمک مي‌کند؛ اعمالي که بيش از تأثيرشان بر نيازمندان، در فضاي عمومي جامعه شور و شادي اخلاقي ايجاد کرده و ناکامي‌ها و رنج‌هاي حيات دنيا را التيام مي‌بخشد، بدون اينکه به ريشة اين ناکامي‌ها توجه کند. اين فعاليت‌ها که در کشور ايران به صورت‌هاي گوناگون، نظير جشن عاطفه‌ها برگزار مي‌شود و در فرهنگ ساير کشورها نيز نمونه‌هايي دارد، پوششي اخلاقي است براي تمام ظلم‌ها و تبعيض‌ها و بداخلاقي‌هايي که در تار و پود زندگي دنيايي تنيده شده و وجدان عمومي را مي‌آزارد.

سازمان‌هاي مردم نهاد (ngo)هايي که رويکرد اخلاقي دارند، عمدتاً چنين نقش مخدري را در جامعه ايفا مي‌کنند و فارغ و عاجز از رويارويي با ناپاکي‌هاي حيات دنيا که منشأ تمام اين رنج‌هاست، بيشتر به فکر ارضاء حس اخلاقي اعضا هستند، تا پاک کردن جامعه از فقر و فساد. نهادهاي انفاق، وقف و زکات در فرهنگ اسلامي، کنار امربه معروف، نهي از منکر، ولايت و تبرّي معني‌دار است و کارکرد مؤثري در جهت تحول حيات دنيا به حيات طيبه ارائه مي‌دهد.

ريشة تمام ارزش‌هاي اخلاقي که گذر از حيات دنيا به حيات طيبه را رقم مي‌زند، به جهاد باز مي‌گردد و هم از اين رو جهاد، فضليت بزرگ در نظام اخلاق مهدوي است.

اخلاق سلطه‌پذيري، اخلاقي است که نظام سلطه‌ را تهديد نمي‌کند؛ بلکه برعکس از اين جهت که موجب ارضاء حس اخلاقي و تخلية هيجانات بشردوستانه در همان ساختار سلطه مي‌شود، بحران‌هاي اخلاقي و معنوي حيات دنيا را تلطيف و تحمل‌پذير کرده و در حقيقت براي تداوم حيات دنيا و در فرونشاندن انگيزه‌هاي عبور از حيات دنيا به حيات طيبه مفيد و مؤثر است.

اخلاق مهدوي نمي‌گويد که به نيازمندن و محرومين کمک نکنيد و نمي‌گويد که از آغاز به قلب نظام سلطه حمله کنيد. سخن، اين است که اقدامات کوچک را در جهت آرمان‌هاي بزرگ انجام بدهيم و به قدم‌هاي بعدي فکر کنيم. رفتارهاي اخلاقي محقر و محدود، مثل بازدارنده‌هايي مي‌ماند که حيات دنيا را از هجوم ارزش‌هاي والاي حيات طيبه حفظ کرده و نيروي جهاد و اصلاح‌‌گري را تهي و تضعيف مي‌کند.

در نظام اخلاق مهدوي، تبار تمام ارزش‌هاي اخلاقي را به گذر از حيات دنيا به حيات طيبه مي‌رسد و با اين خير بزرگ تبيين و توجيه مي‌شود. به اين ترتيب، اخلاق مهدوي اخلاقي نتيجه گراست که بر اساس کاميابي دنيا و آخرت بناشده است.(فرانكنا، 1357: ص45) البته پس از تشخيص وظيفه بر اساس نتايج مطلوب، فرد و جامعه را مأمور به وظيفه دانسته و حصول نتيجه‌ را به قدرت بي‌کران خداوند وامي‌گذارد.

ريشة تمام ارزش‌هاي اخلاقي که گذر از حيات دنيا به حيات طيبه را رقم مي‌زند، به جهاد باز مي‌گردد و هم از اين رو جهاد، فضليت بزرگ در نظام اخلاق مهدوي است.